درباره وبلاگ

هر كس كه در دل براي سرنوشت خود، سرنوشت اين ملت و آينده ايران اسلامي ارزش قائل است آن كسي كه براي استقلال و هويت ملت خود ارزشي قائل است، آن كسي كه از تسلط قدرتهاي بيگانه بيزار است، آن كسي كه برايش آينده اين كشور و اين ملت و آينده دنياي اسلام يك هدف بزرگ محسوب مي شود، آن كسي كه از رنج هاي ملت فلسطين دلش خون است ... آن كسي كه مايل است بيش از يك ميليارد مسلمان دنيا قدرت عجيبي را تشكيل بدهند كه بشريت را به سمت كمال هدايت كنند و خودشان در قله كمال قرار بگيرند، آن كسي كه اين احساسات و اين دركها را دارد و حاضر است در اين راه قدمي بردارد او بسيجي است. نظرات، پیشنهادات خود را از طریق ایمیل و شماره تماس زیر با ما در میان بگذارید a.jafari202020@Gmail.com ...... تلفن تماس:09182569347
منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
مطالب پیشین
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نویسندگان
آرشیو مطالب
وصیت نامه شهدا
وصیت شهدا
ابر برچسب ها
لوگوی دوستان
امکانات دیگر


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 33
بازدید ماه : 266
بازدید کل : 87250
تعداد مطالب : 27
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

..

..
.. ...
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
..
دعای فرج ..
.... ..

.

.

.. ..
پیج رنک گوگل ..وصیت شهدا ..جنگ دفاع مقدس ذکر روزهای هفته ..مهدویت امام زمان (عج) ..
ذکر کاشف الکرب ..آیه قرآن ..
روزشمار محرم عاشورا ..
زیارت عاشورا ..دانشنامه عاشورا ..تاریخ روز ..

.. ..
..

دیدار هزاران نفر از اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان سراسر کشور

مقابله با جنگ نرم نیازمند تربیت جوانان انقلابی و مصمم است/ حزب الله لبنان همچون خورشید می‌درخشد

دیدار هزاران نفر از اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان سراسر کشور

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز چهارشنبه95/2/1 در دیدار هزاران نفر از اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان سراسر کشور، یکی از عرصه های مهم رویارویی نظام جمهوری اسلامی با جبهه استکبار را موضوع جوانان دانستند و تأکید کردند: جبهه مقابل نظام اسلامی به دنبال تغییر هویت دینی و انقلابی جوان ایرانی، و گرفتن امید، نشاط و انگیزه از آنان است و تنها راه مقابله با این رویارویی پنهان و پیچیده، تربیت جوانانی «متدین، انقلابی، پاکدامن، مصمم، هوشیار، پرانگیزه، امیدوار، اندیشه‌ورز، شجاع و فداکار» به عنوان «افسران جنگ نرم» است.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای این دیدار، جوانان را به بهره‌گیری از فرصت بسیار مغتنم ماه رجب و سپس ماههای شعبان و رمضان توصیه کردند و گفتند: این سه ماه، «بهار معنویت» هستند و جوانان که در بهار عمر قرار دارند، می توانند از این فرصت گرانبها برای تقویت بُعد معنویت‌گرا در خود، استفاده کنند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای سپس با برشمردن برخی عرصه‌های درگیری نظام جمهوری اسلامی با جبهه استکبار به سرکردگی امریکا و صهیونیزم، افزودند: استقلال کشور اعم از استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یکی از این عرصه‌ها است زیرا قدرتها با هر کشوری که بخواهد در مقابل سلطه و نفوذ بیگانگان بایستد و از استقلال خود دفاع کند، مقابله خواهند کرد.

 



برچسب ها :

 نوشته شده در  شنبه 4 ارديبهشت 1395برچسب:مقابله با جنگ نرم,اتحادیه انجمنهای اسلامی ,دانش آموزان,جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری,ساعت 21:45

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مسلمین ایران و جهان من در طى سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینى شدت بخشیده است، و بویژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطینى، پیاپى خانه و کاشانه ایشان را بمباران مى کند.

من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاى اسلامى مى خواهم که براى کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند.

و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مى کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و مى تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب، و طى مراسمى همبستگى بینالمللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمایند.

از خداوند متعال پیروزى مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم.

والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته .



برچسب ها :

 نوشته شده در  یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:سخنان مقام معظم رهبری,پیام امام خمینی (ره) به مناسبت روز قدس,جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری,ساعت 21:35

گفت « گوشت با منه ؟ رسیدید روی جاده، یک منطقه ی باز باتلاقی هست تا جاده ی بصره. این جارو باید لای روبی کنی. بعد خاک ریز بزنی. نزنی، صبح تانک های عراقی می آن بچه ها رو درو می کنن. » خیلی آتششان کم بود، گشتی هاشان هم می آمدند، نارنجک می انداختند. بی سیم چیم دوید گفت « بیا. حسین آقا کارت داره.» صد متر به صد متر بی سیم میزد. – حالا کجایی؟ -صد متری شده. – نشد. برو از اون خاک ریز اندازه بگیر، بیا. گوشی را گرفتم. «حسین آقا ! رو جاده ایم ؛ جاده ی بصره. کنار دست من تیرهای چراغ برقه.خاطرتون جمع.» گفت «دارم می بینم. دستت درد نکنه.» از پشت خاک ریز پیدایش شد.


جاده می رسید به خط بچه های لشکر بیستو پنج. فکر می کردم « اینا چی جوری از این جاده ی درب و داغون می رن و می آن ؟ » دو طرف جاده پر بود از تویوتا های تو گل مانده یا خمپاره خورده. حسین رفت طرف یکیشان. یک چیزی از روی زمین برداشت، نشانمان داد « ببین. قبلا کمپوت بوده.» پرت کرد آن طرف. گفت « همین امشب دستگاه می آری، این جاده رو صاف می کنی، درستش می کنی. » باز گفت « نگی جاده ی لشکر مانیست یا اونا خودشون مهندسی دارند ها. درستش کن؛ انگار جاده ی لشکر خودمون باشه.»

بچه های لشکر خودش هم نبودند ها. داد می زدند «حاج آقا، بدوین » همین طور خمپاره بودکه می آمد. حسین عین خیالش نبود. همین طور آرام، یکی یکی دست می کشید روی سرو صورتشان. خاک ها را پاک می کرد، حال و احوال می کرد، می رفت سنگر بعد؛ آنها حرص می خورند حسین این قدر آرام بین سنگر ها راه می رود. یک جا زمین سیاه شده بود.بس که خمپاره خورده بود. نمی گذاشتند حسین برود آن جا. می گفتند « نمی شه. اون جا بارون خمپاره می آد. خمپاره شصت.» می گفت « طوری نیس. می رم یه نگاه به اون ور می کنم،زود بر میگرد. » نمی گذاشتند. می گفتند « اون جا با قناصه می زنندتون.» 



برچسب ها :

 نوشته شده در  یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:خاطرات شهدا,خاطرهای از شهید حسین خرازی,جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری,ساعت 21:13

 


 امام صادق(ع) طي روايتي به جزئيات علائم و مفاسدي كه در آستانه انقلاب مهدي فراگير جامعه بشريميگردد اشاره نموده اند كه گويي اين پيشگويي ها مربوط به همين قرن حاضر است

1. آنگاه كه ديدي حق مرده و اهل حق از ميان رفتند.

2.و ديدي كه           ستم همه جا را گرفته است.

3.و ديدي كه           قرآن فرسوده شده و بدعتهايي از روي هوا و هوس در مفاهيم آن آمده است.

4.و ديدي كه           دين بي محتوا شده، همانند ظرفي كه آن را واژگون نمايند.

5.و ديدي كه           اهل باطل بر اهل حق بزرگي جويند.

6.و ديدي كه          شر آشكار است و از آن نهي نهي شود و هر كه كار زشت انجام دهد معذورش دارند.

7.و ديدي كه           فسق اشكار گرديده و مردان به مردان و زنان به زنان اكنفا كتتد.

8.و ديدي كه           شخص مؤمن سكوت اختيار كند و سخنش را نپذيرند.

9.و ديدي كه           شخص فاسق دروغ گويد و كسي دروغ و افترايش را بر او باز نگرداند.

10.و ديدي كه            بچه كوچك مرد بزرگ را خوار شمارد.

11.و ديدي كه            پيوند خويشاوندي بريده شد.

12.و ديدي كه            هركه را بكار بد بستايند خوشحال گردد و سخن گوينده را به خودش باز نگرداند.

13.و ديدي كه            پسر بچه همان كند كه زنان كنند.

14.و ديدي كه            زنان با زنان تزويج كنند.

15.و ديدي كه            مداحي و چاپلوسي فراوان شده.



برچسب ها :

 نوشته شده در  جمعه 6 تير 1393برچسب:120 علامت آخرالزمان از دیدگاه امام صادق(ع),جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری, ,ساعت 1:58

 تشرف بی‏واسطه و مستقیم به محضر نورانی امام زمان(عج) لیاقت و شایستگی‏هایی ویژهمی‏خواهد،از این‏رو تنها اوحدی از موحدان به باریابی محضر مطهرش توفیق می‏یابند.

هر خارق عادت یا کرامتی که به دست ناشناسی صورت می‏گیرد و فیضی از ناحیه او به دیگران می‏رساند، از سرچشمه فیاض امام عصر(عج) جاری می‏گردد؛ اما چنین نیست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک ولی‏عصر(عج) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحی دارد که به امر ایشان گره از کار فروبسته دیگران می‏گشایند و واسطه رسیدن فیض امام به آنان می‏شوند.

آنچه برای همگان ضروری و میسور است، ایجاد و حفظ ارتباط روحی و معنوی با آن حضرت است که در پرتو رعایت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصیل خواهد شد.

انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نیابت از آن حضرت و اهدای ثواب آن به ارواح طیّب عترت طاهره(علیهم‌السلام) از بهترین راه‏هایی است که می‏تواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمین کند و بهترین حالت در چنین نیابتی، آن است که انسان در برابر عمل خویش از آن امام خواسته‏ای نداشته باشد، چرا که از قدر عملش می‏کاهد: چون خواسته ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بیشتر به حجاب تمنیات ما محجوب است، مطلوب متوقّع ما نیز محدود خواهد بود، پس بهتر است که برابر این ادب، به پیشگاه آن حضرت چیز خاصی را پیشنهاد ندهیم، زیرا او از آن دسته است که سجیّتهم الکرم(4) ، بنابراین شایسته آن است که در انتظار عطای او باشیم، چرا که آنچه آن حضرت به اقتضای سجیّه کریم خویش عطا می‏کند ماندنی است.

هر خارق عادت یا کرامتی که به دست ناشناسی صورت می‏گیرد و فیضی از ناحیه او به دیگران می‏رساند، از سرچشمه فیاض امام عصر(عج) جاری می‏گردد؛ اما چنین نیست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک ولی‏عصر(عج) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحی دارد که به امر ایشان گره از کار فروبسته دیگران می‏گشایند و واسطه رسیدن فیض امام به آنان می‏شوند

البته این سخن بدین معنی نیست که انسان اگر مشکل خاصی دارد، با امام خویش در میان نگذارد و از او نطلبد بلکه مقصود آن است که در انجام دادن اعمال صالح به نیابت از آن حضرت، طلبی نداشته باشد و پیشنهادی ندهد تا آنان درخور خویش عطا کنند؛ نه در اندازه مطلوب محدود ما. آنان چون درخور خویش عطا کنند، هم قابلیت و ظرفیت می‏بخشند و هم مقبول و مظروف؛ و گاه گرچه به شخص عطا می‏کنند، ظهور و فضل عطایشان جامعه‏ای را بهره‏مند می‏سازد؛ مانند آنچه حضرت رضا(علیه‌السلام) به شاگرد خویش جناب زکریّا بن آدم در برابر استجازه او برای خروج از قم فرمود: شما در قم بمانید. خدای سبحان به برکت شما عذاب را از مردم قم برمی‏دارد، آن‏گونه که به برکت مزار پدرم عذاب را از ساکنان آن منطقه برداشته است.(5) این نمونه‏ای از آن عطایاست که به شخصی چنان لطفی می‏کنند که چون پیکرش در زمینی مدفون شود، آن برکت در تمام آن شهر جریان یابد.

از دیگر آداب حسنه در ارتباط با امام عصر(عج) ادب برخاستن به احترام نام مبارک ولی‏عصر(عج) است که در میان شیفتگان و پیروان خاندان عصمت(علیهم‌السلام) سنّتی دیرپاست.



برچسب ها :

 نوشته شده در  سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:ارتباط با امام عصر (عج),چگونگی ارتباط با امام زمان(عج),جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری,ساعت 21:32

 

محبان مهدی (عج):حیات انسانی و معقول بشر در گرو پیوند با حقایق وَحْیانی قرآن کریم است، چرا که وحی یگانه عامل زندگی‏بخش بشر و پیروی از دستورها و آموزه‏های آن، زمینه‏ساز باریابی به زندگی معقول و مطلوب است: (استَجیبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم)(1) ؛ (مَن عَمِلَ صلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وهُوَ مُؤمِن فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة

عترت طاهره که یکی از دو ثقل به جا مانده از رسول گرامی است، همتای قرآن و همدوش آن است و بر همین اساس، احکامی که درباره قرآن ثابت است، در مورد عترت طاهره نیز ثابت خواهد بود، از این‏رو ارتباط با امام عصر(عج) نیز زندگی‏بخش و تأمین کننده حیات معقول و مطلوب آدمی است، چون نبی مکرم اسلام‏صلی الله علیه و آله و سلم عدم معرفت و پذیرش ولایت امام معصوم زمان را مایه مرگ جاهلی برشمردند و آنچه نبودش مرگ جاهلانه می‏آورد، بودنش حیات عاقلانه را تأمین خواهد کرد و آن که معرفت و ولایت را فهمید، همواره خویش را در معرض ارتباط با امام معصوم عصر خویش می‏نهد.

ارتباط با مقام شامخ ولایت و اتصال روح و قلب انسان با امام عصر(عج) خویش، نه تنها حیات معقول را تأمین می‏کند بلکه نقایص بشر را نیز تتمیم می‏سازد، چرا که او کعبه حقیقی و حقیقت کعبه است: کعبه زمینی، محاذی بیت معمور است و آن بیت برابر عرش خداست. فرشته‏ای خاص مأمور بنای بیت معمور شد تا فرشتگانی که مقام انسانیت را به خلافت نشناختند و تسبیح و تقدیس خویش را برای نیل به مقام خلافت الهی کافی دانستند و سپس با تنبیه خداوند به معرفت اوج مقام والای انسان کامل بار یافتند، بر گرد آن طواف کنند و با این عبادت، نقص کار خود را ترمیم کنند.

ساختمان کعبه نیز برای طواف بر گرد آن جهت ترمیم و جبران همه قصورها و تقصیرها به ویژه غفلت از مقام انسانیت، و سهو و نسیان یا عصیان در پیشگاه خلیفة اللّهی انسان است(3) ، از این‏رو بهترین تنبّه برای طائفان غافل و حاجیان ذاهل و معتمران متساهل، تدارک جهل و جبران غفلت درباره خودشناسی و معرفت مقام شامخ انسان کامل و خلیفه عصر حضرت بقیة الله(عج) است، تا چون فرشتگان، طواف مقبول و سعی مشکور داشته باشند.

عترت طاهره که یکی از دو ثقل به جا مانده از رسول گرامی است، همتای قرآن و همدوش آن است و بر همین اساس، احکامی که درباره قرآن ثابت است، در مورد عترت طاهره نیز ثابت خواهد بود، از این‏رو ارتباط با امام عصر(عج) نیز زندگی‏بخش و تأمین کننده حیات معقول و مطلوب آدمی است



برچسب ها :

 نوشته شده در  سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:ارتباط با امام عصر (عج),جاودانه های اافتخار,علیرضاجعفری,ساعت 21:16

شهید نادعلی طلعتی

 ناد علی ، مهرماه 64 بود که با اعزام به گردان حضرت علی اکبر(ع) اومد... از اوایل بهمن 64 به مرخصی نرفته بود نادعلی توی گروهان ما بود و شهید کشمیری مسوول دسته اش بود.......او آرپی جی زن بود و در عملیات ام الرصاص(جزیره ای روبروی خرمشهر که در عملیات والفجر8  ل 10سیدالشهداء(ع)  در آن عملیات انجام داد که به عملیات ام الرصاص مشهورشد)مردونه جنگید و بعد هم گردان علی اکبرعلیه السلام وارد فاو شد..چند مرحله عملیات کردیم و بعد هم ماموریت خط پدافندی بین جاده البحار و کارخانه نمک به گردان داده شد...خط پدافندی چه عرض کنم ...هردقیقه و ساعتش یک عملیات بود....توی همه ی این درگیری ها نادعلی حضور داشت...

بعداز عید قرار شد خط پدافندی رو تحویل یک گردان دیگه بدهیم و بچه ها که چهارماه مرخصی نرفته بودند به مرخصی برند...5 اردیبهشت بود که از فاو عقب اومدیم....و یک عده بچه ها مرخصی گرفتند ویک عده هم تسویه کردند....میدونستم نادعلی متاهله...قرار شده بعد از ظهر روز یازدهم اردیبهشت همه گردان مرخصی برند.....برگه های مرخصی صادر شد....یک عده هم رفتند اندیمشک به صورت گروهی برای گردان بلیط قطار بگیرند و هماهنگ شده بود که قطار توی پادگان دو کوهه بچه ها رو سوار کنه....بچه های گردان حضرت علی اکبر(ع) مقابل حسینیه لشگرسیدالشهداء(ع) جمع شده و منتظر اومدن قطار بودند....دیدم نادعلی خیلی ابراز خوشحالی میکنه.گفت خوب وقتی داریم میریم مرخصی..پرسیدم نادعلی دلت برای خونه خیلی تنگ شده؟؟؟؟؟ نادعلی با خوشحالی سرش رو مقابل گوشم آورد مثل اینکه حیا میکرد و میخواست حرفش رو کسی نشنوه....گفت برادر پارسا: هفته دیگه خدا میخواد به من یک فرزند عطا کنه...الان خانواده به من نیاز دارند و ار اینکه دارم میرم کنارشون خوشحال هستم......با نادعلی مشغول صحبت بودیم که مقابل حسینیه شلوغ شد و یکی صدا زد برادرها !!!مرخصی ها لغو و آماده باش اعلام شده...پ

برگه مرخصی رزمندگان گردان علی اکبر(ع)

 

من دویدم وخبرگرفتم و خبر این بود که دشمن در جاده فکه پیشروی کرده و به سوی اندیمشک در حرکت است....و امام فرمودند به رزمنده ها سلام من رو برسونید و بگویید به دشمن امان ندهید...سریع بچه ها ساکها رو تحویل دادند و تجهیزات گرفتند  و اتوبوسهای گل مالی شده اومدند توی پادگان دو کوهه و بچه ها سوار شدند و چند ساعت بعد گردان ما و گردان حضرت علی اصغر (ع) به فرماندهی شهید اسکندرلو توی مقر الوارثین(مقرتخریب لشگرده سیدالشهداء(ع) در جاده فکه نرسیده به سایت)مستقر شدند

میدان صبحگاه الوارثین-روز ۱۲اردیبهشت۶۵-رزمندگان گردان علی اکبر(ع)

روز 13 اردیبهشت 65 گردان حضرت علی اکبر وارد عملیات شد و رفتیم به جنگ تیپ زرهی دشمن.....و دشمن آتش سنگینی توی منطقه ریخت و در گیرودار آتشباری دشمن نادعلی به شهادت رسید....پیکرشهید نادعلی طلعتی چند روز بعد در بی بی سکینه کرج مهمان خاک شد.....و پسرش دوم خرداد 65 به دنیا اومد ....

 

 روز۱۳ اردیبهشت-منطقه شمال فکه-پیکرمطهر شهید نادعلی طلعتی

 

درد دلهای عزیز دردونه نادعلی طلعتی با پدر قهرمانشه...

بزارید درد دل کنم
پدر؟!؟!؟!؟
برام این واژه نا مفهومه
می دونی برای چی؟
آخه پدر رو ندیدم
تاریخ شهادت پدر 12 اردیبهشت سال 65
و تاریخ تولد من 2 خرداد سال 65 
آره به همین راحتی
ندیدم
پس مزه پدر رو هم نچشیدم
چشم باز کردم بهم یاد دادن پدر رو بابا جون صدا کنم
هنوزم بابا جون صداش می کنم
صبح که از خواب پا میشم به عکسش سلام می کنم
شب بهش شب بخیر می گم
شبا می گم خدایا کرمت رو شکر چرا بین همه این آدما من پدر ندارم
اصلا پدر یعنی چی؟
بیخیال اینا رو بگذریم عادت کردم بهش..
بزارید از پدر بگم
پدری از جنس نور

آره از جنس نور ، می دونید چرا چون به عکسش نگاه می کنم واقعا نور میبینم
مظلوم افتاده روی زمین 
به دور از قید و بند
به دور از ریا
انگار برای امام زمانش تعظیم کرده
برای امام زمانش به خاک افتاده
پدرم آرپی جی زن بود
به قول مادر بزرگم تانک میترکوند
نمیدونم چند تا
ولی خوب حتما ترکونده
الهی بمیرم می گن اونایی که ارپی جی زنن از گوشاشون خون میاد
یعنی از گوشای بابا جون منم خون میومد؟
بزار خون بیاد
فدای سر امام، این که چیزی نیست
این حرف رو حتما بابا جون پیش خودش گفته



برچسب ها :

 نوشته شده در  چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:خاطرات شهدا,عملیات سیدالشهدا,شهید نادعلی طلعتی,عکس شهدا,جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری,ساعت 13:36

 

 اکثر افراد آماده شهادت بودند. شامی هم که دادند نشانه رفتن به خط مقدم بود. شبانه ما را حرکت دادند. نمی‌دانستیم کجا می‌رویم اما همگی شاد بودیم. هیچ غم و غصه‌ای نداشتیم.

به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، با شروع جنگ تحمیلی از جای جای کشور ایران مردم بهترین فرزندانشان را راهی جنگ می کردند تا دست طمع کار دشمن را از آب و خاکشان کوتاه کنند. یکی از شهرهایی که جوانانش در جبهه خوش درخشیدند بچه های میگون بودند.

زمستان سال 62 به عنوان مربی امور تربیتی و به صورت حق التدریس در مدرسه شهید زمانی فشم مشغول به کار شدم. هنوز به کارم خوب نچسبیده بودم که یکی از شبهای زمستان همان سال از اخبار تلویزیون شنیدم که جبهه ها احتیاج به نیرو دارد.

از دفتر نخست وزیری اطلاع داده شد، نیروهای کارمند می توانند به جبهه اعزام شوند و از همان جبهه به صورت نامه نگاری از محل کار خود مرخصی بگیرند. در همان زمان نیروهایی از بخش رودبار قصران و لواسان به فرماندهی برادر سید خلیل میراسماعیلی آماده اعزام بودند. من به همراه تعدادی از بچه های محل بدون اجازه از سرپرست وقت آموزش و پرورش بخش رودبارقصران جناب آقای اسکویی آماده اعزام شدم.

در تاریخ 24/11/62 از خانواده خداحافظی و شب را در بسیج محل حضور داشتیم. بچه های میگون عبارت بودند از: چراغعلی ایوبی- عبدالعلی ایوبی- غلامحسین ایوبی- شهید ولی اله ایوبی-جهان بخش ایوبی- فرخ سلیمان مهر- فرهنگ حیدری- احد کیارستمی-سیدجلیل میراسماعیلی- مهدی سلیمان میگونی– سیدعلی میراسماعیلی- هوشمندلواسانی-احمدسلیمانی- سید کمال میرمحمدی- حاج اکبرایوبی- ماشاءاله کیارستمی- حاج محمد بهرامی و کاظم سالارکیا.



برچسب ها :

 نوشته شده در  چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:خاطرات شهدا,شام مخصوص شهادت,عکس شهدا,جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری,ساعت 13:21

 محمود مظفر یکی از رزمندگانی که در عملیات مرصاد شرکت داشته می گوید: باعث تعجب بود دختران 20 ساله‌ با روسریهای رنگی و شعار الله اکبر به عشق فتح تهران اسلحه های خود را سمت رزمندگان ایرانی می گرفتند و شلیک می کردند، مغز آنها را شستشو داده بودند...

به گزارش خبرنگار مهر، در سال پایانی جنگ تحمیلی حوادث و تحولات نظامی و سیاسی روندی پرشتاب به خود گرفت. اجرای موفقیت آمیز عملیات والفجر 10 از سوی رزمندگان اسلام، بمباران وسیع شیمیایی در حلبچه، حمله نیروهای عراقی به مواضع رزمندگان ایرانی، پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، هجوم مشترک ارتش عراق و گروهک خود فروخته منافقین به جبهه‌های غرب و جنوب و سرانجام یورش سلحشوران ایران اسلامی بر متجاوزان، رویدادهای مهم جنگ در سال هشتم بود که در نهایت به برقراری آتش بس در جبهه های نبرد منجر شد.
 
در پایان جنگ، صدام نه تنها از دستیابی به اهداف خود بازمانده بود، بلکه در دور تسلسلی پایان ناپذیر گرفتار شده بود که او را به اشغال کشور کویت ناچار ساخت. اما این اقدام صدام، آخرین حرکت او در صفحه شطرنج سیاست و خفت بارترین تصمیم هایش بود که به سقوط رژیم بعث و اشغال کشور عراق انجامید.
 
پس از مقاومت نیروهای اندک سپاه و بسیج (در حد یک گردان) در دشت حسن آباد و زمین گیر شدن نیروهای دشمن در پشت ارتفاعات چهار زبر، به تدریج فرماندهی و نیروهای خودی برای آزادسازی مناطق تصرف شده و انهدام نیروهای منافقین، در منطقه متمرکز شدند.
 
روز پنجشنبه، 6/5/1367 عملیات مرصاد با رمز یا علی بن ابیطالب(ع) آغاز شد. در این عملیات، سه گردان از تیپ نبی اکرم(ص)، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلام آباد حمله کردند. منافقین تصور می کردند همانند روزهای قبل، نیروهای عراقی همچنان در این مناطق حضور دارند؛ حال آن که عراقیها عقب نشینی کرده و منطقه در دست نیروهای ایرانی بود.
 
به همین دلیل، نیروهای خودی توانستند به راحتی از این محور وارد اسلام آباد شوند. بلافاصله پس از آزاد سازی شهر اسلام آباد، یگانهای سپاه پیشروی را به سمت "کرند" آغاز کردند. قبل از رسیدن نیروهای خودی به این شهر، در ساعت 3 نیمه شب، سه فروند هلی کوپتر ترابری در "کرند" به زمین نشستند و تعدادی از کادر منافقین و رهبری سازمان را از شهر خارج کردند. این واقعه، نشانه آشکاری از آغاز شکست منافقین بود؛ چنانکه پس از مدتی با پیشروی نیروهای خودی به سمت کرند و انهدام تانکهای زره پوش برزیلی منافقین، دشمن هر آنچه داشت پس از 48 ساعت بر زمین نهاده و متواری شد.
 
هلاکت 2000 منافق در عملیات مرصاد
 
در این عملیات حدود دو هزار تن از نیروهای منافقین به هلاکت رسیدند و حدود یکهزار تن زخمی شدند. که در میان کشته شدگان و اسرا، تعدادی از کادرهای سازمان و فرماندهان تیپها دیده می شد.
 
محمود مظفر یکی از رزمندگان گردان حبیب از لشکر محمد رسول الله تهران در عملیات مرصاد در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: آن زمان من خیلی جوان بودم و برایم باعث تعجب بود که می دیدم دختران و پسران 20 ساله به عشق فتح ایران و تهران با شعار الله اکبر به جبهه آمده بودند ولی اسلحه هایشان را به سمت رزمندگان ایران گرفته و بدون تفکر به اعتقاداتشان با ما می جنگیدند.
 
وی افزود: آنقدر منافقین مغز این جوانها را شستشو داده بودند که حتی وقتی خود را در محاصره ما می دیدند و راه فرار نداشتند سیانور می خوردند تا زنده اسیر نشوند. دختران منافق با روسریهای رنگی و لباسهای کماندویی به عشق فتح تهران با ما می جنگیدند. به آنها گفته بودند در تمامی شهرهای ایران نیروهای منافق مستقر شده و از آنها حمایت می کنند در حالیکه اینها همه دروغ و رویا بود.
 
مظفر که سه تن از برادرانش در عملیات مرصاد شهید شده اند در مورد علت پیروزی ایران در عملیات مرصاد گفت: عملیات مرصاد در اواخر دوران دفاع مقدس رخ داد و جبهه ها کم کم از نیروهای رزمنده خالی شده بود ولی پس از فرمان امام تمام نیروهای مردمی بسیج شدند و با اطاعت از فرمان ولی فقیه و با روحیه شهادت طلبانه ای که داشتند توانستند بر دشمن منافق پیروز شوند

 



برچسب ها :

 نوشته شده در  چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:خاطرات رزمندگان,عملیات مرصاد,عکس شهدا,جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری,ساعت 13:4

 امام خمینی (ره) :

* هراس ، آن دارد كه شهادت مكتب او نيست.
* شهادت رمز پيروزي است.
* ملتي كه شهادت را آرزو دارد پيروز است.
* شما چه در دنيا پيروز بشويد يا به شهادت برسيد  ، پيروزمنديد. 
* شهادت عزت ابدي است .
* شهادت فخر اوليا بوده است و فخر ما.
* شهادت در راه اسلام براي همه ما افتخار است.
* شهادت براي ما فيض عظيمي است.
* اين حس شهادت خواهي [و] فداكاري بود كه يك ملتي ،كه هيچ نداشت، بر طاغوت غلبه پيدا كرد.
* يك ملتي كه زن و مردش براي جان فشاني حاضرند ،و طلب شهادت مي كنند، هيچ قدرتي با آن نمي تواند مقابله كند .
* خون شهيدان ما امتداد خون پاك شهيدان كربلاست.
* ملتي كه شهادت براي او سعادت است پيروز است.
* يك همچو ملتي كه آرزوي شهادت مي كند، اين ملت ديگر خوف ندارد.                 
* ملت ما خون داده است تا جمهوري اسلامي وجود پيدا كند.
* ملت ما عاشق شهادت بود، با عشق به شهادت پيش رفت اين نهضت.
* ما از خدا هستيم همه ،همۀ عالم از خداست، جلوۀ خداست؛ و همه عالم به سوي او بر خواهد گشت.پس چه  بهتر كه برگشتش اختياري باشد و انتخابي، و انسان انتخاب كند شهادت را در راه خدا ،و انسان اختيار كند  موت را براي خدا، و شهادت را براي اسلام .



برچسب ها :

 نوشته شده در  سه شنبه 6 خرداد 1393برچسب:سخنان مقام معظم رهبری,سخن اقا در مورد شهدا,چند سخن کوتاه,جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری,ساعت 8:38


     مقام معظم رهبری:

    بازماندگان و عزيزان شهدا بايد همواره شكرگزار خداوند باشند.

    پيام شهداى هفدهم شهريور حفظ اسلام، قرآن و حديث است.

    خاطره‏ى شهدا را بايد در مقابل طوفان تبليغات دشمن زنده نگهداشت.

    رسم شهادت و سنت الهى قتل فى‏سبيل‏اللَّه، با نظام اسلامى زنده شد.

    زنده نگه داشتن ياد شهداى انقلاب باعث تداوم حركت انقلاب است.

    شهادت، بالاترين پاداش و مزد جهاد فى‏سبيل‏اللَّه است.

    شهادت، مرگ انسانهاى زيرك و هوشيار است.

    شهادت، نشانه‏ى استوارى است.

    شهادت، يعنى وارد شدن در حريم خلوت الهى.

    شهداى ما مظهر عقلانيت دينى و مدافع حقانيت و عدالت بودند.

    عزت امروز اسلام و مسلمين ثمره خون شهدا است.

    عظمت ما به خاطر شهادت جوانان و فرزندان اين ملت است.

    ياد شهدا بايد هميشه در فضاى جامعه زنده باشد.

شهیدهفتادنفراز بستگان خود را شفاعت می کند.

 هر چه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست بیاورد به برکت خون این جوانان شهیداست.

آنچه مهم است حفظ راه شهداست،یعنی پاسداری از خون شهدا،این وظیفه اول ماست.

امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست.   

هر شهید پرچمی برای استقلال و شرف این ملت است.

شهادت بالاترین پاداش و مزد فی سبیل الله است.

درپایان سخنی از پیامبر رامینویسم که می فرمایند:

 



برچسب ها :

 نوشته شده در  سه شنبه 6 خرداد 1393برچسب:سخنان مقام معظم رهبری,سخن اقا در مورد شهدا,چند سخن کوتاه,جاودانه های افتخار,علیرضاجعفری,ساعت 8:33


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد